گفتی دوستت می دارم و...قاعده دیگرشد

تمام لحظه های سعادت می دانستند که دستهای تو ویران خواهد شد

گفتی دوستت می دارم و...قاعده دیگرشد

تمام لحظه های سعادت می دانستند که دستهای تو ویران خواهد شد

پرنده رفتنیست....

دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده ی

شب می کشم

چراغ های رابطه تاریکند

چراغ های رابطه تاریکند

...

کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به مهمانی

گنجشک ها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است