گفتی دوستت می دارم و...قاعده دیگرشد

تمام لحظه های سعادت می دانستند که دستهای تو ویران خواهد شد

گفتی دوستت می دارم و...قاعده دیگرشد

تمام لحظه های سعادت می دانستند که دستهای تو ویران خواهد شد

پیامبر

 

 

 

فرود آ پیامبر 

بر من نازل شو! 

و چشم بربند بر حقارتم! 

که این شهر زاد قصه گوی شب کوچه ها 

کولی خانه به دوشی ست شرمسار  

پیش پایت

فرود آ  

 

و چشم بربند  بر حقارتم 

که من فقیرم 

ناتوانم از ایستادن 

در برابر شبیخون حجم عشق تو 

در وحی جانانه خدا 

 

پ.ن: شاید خدا قصه اتو از نو نوشته باشه