اگه ماه من تو شبهات ندرخشید . . . ببخشید
اگه د ست حادثه خونه رو پاشید . . . ببخشید
اگه تو مسیر جاده خسته کردم لحظه ها تو
..
آخر جاده رسید خسته نباشید ...... ببخشید
اگه آفتابی نبودم توی خاکستری باور و تردید
بی گناهم از تبار خیس بارانم ، نه از دیار خورشید . . . ببخشید
ببخشید ، ببخشید ، ببخشید ....
منم می بخشمت با هرچه هستی ...
اگه درهای خوشبختیمو بستی . . .
آره می بخشمت اگرچه سخته ...
آخه زیبا آخه ظالم غرورمو شکستی ...
چرا زیبا چرا ظالم غرورمو شکستی ...!!!؟؟؟
دارم می بخشمت بلکه بری شرمنده تر شی
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
آره
می بخشمت بلکه بری شرمنده تر شی
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی .
اگه
ماه
من تو
شبهات ندرخشید . . . ببخشید
اگه
دست حادثه خونه رو پاشید . . . ببخشید
اگه تو مسیر جاده خسته کردم لحظه ها تو ..
آخر جاده رسید خسته نباشید ...... ببخشید
اگه آفتابی نبودم توی خاکستری باور و تردید
بی گناهم از تبار خیس بارانم ، نه از دیار خورشید . . . ببخشید
...
آخه زیبا آخه ظالم غرورمو شکستی ...
چرا زیبا چرا ظالم غرورمو شکستی ...!!!؟؟؟
دارم
می بخشمت بلکه بری شرمنده تر شی
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی .
آره می بخشمت بلکه بری شرمنده تر شی
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
دیگه فرقی نداره تو ببخشی یا نبخشی ...
.
.
.
یادبود استاد ناصر عبدالهی با کمی تاخیر اما متفاوت
خواسته یکی از عزیزان نازم باعث شد گریزی از زنده یاد ناصر عبدلهی داشته باشم هر
چند که مقام عالی ایشان در شعر و موسیقی و هنر برای همه ایرانیها روشن است.
در مراسم تشییع پیکر « ناصر عبداللهی » عنوان شد:
ناصر عبداللهی را به قتل رساندهاند !!!
خبرگزاری فارس: پیکر مرحوم ناصر عبداللهی خواننده جوان کشورمان امروز در حالی از مقابل تالار وحدت تشییع شد که یکی از سخنرانان در مراسم وی مدعی به قتل رسیدن این هنرمند شد.
به گزارش خبرنگار فارس، در مراسم تشییع پیکر «ناصر عبداللهی» که با حضور محمد حسین احمدی مدیرکل دفتر موسیقی و شعر وزارت ارشاد، دیرباز نماینده بندرعباس در مجلس ، هنرمندان و خانواده آن مرحوم و جمع زیادی از علاقهمندان که در تالار وحدت برگزار شد، «محمدعلی چاووشی» رئیس صنف شرکتهای تولید محصولات شنیداری با بیان اینکه «عبدالهی» شهید اندیشه علوی است، گفت: او نازنین هنرمندی بود که بدون تردید مورد هدایت و حمایت اولیاء الهی بود. دوربینهای شبکه اول سیما برای اولین بار در دهه فجر و در بندرعباس او را به به عنوان یک حادثه هنری شکار کردند و ناشر محترمی برای اولین بار آثار او را روانه گوشهای مردم نمود. ناصر جوان فرزانهای بود که فرصت بسیاری برای ارائه آنچه در ذهنش بوده نداشت.«عبداللهی» فرا فرقه بود و خوشا به حالش که نیالوده به عصیان رفت. متاسفانه دهانهای آلوده و برخی مطبوعات اتهامات ناروایی به این مرد بزرگ روا داشتند.
در صورتی که در زمره هنرمندان و موسیقی دانان جوان کمتر کسی به تدیین، پاکی و نجابت او بود.
چاووشی ادامه داد:«عبداللهی» ارادت بسیار به اهل بیت داشت و پارهای از دشمنان اهل بیت خواستند سیمای او را لکهدار کنند.
وی تصریح کرد: روز قبل از فوت ایشان با «امیدوار رضایی» رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به عیادت او رفتیم ایشان ضمن بازبینی تمام آزمایشات تشخیص دادند علت به کما رفتن وی مسمومیت نبوده بلکه ضربه خورده است.
چاووشی تاکید کرد: « ناصر » شهید اندیشه علوی است و حتما دستگاههای دست اندرکار به نمایندگی از این سیل سرشک و موج عاطفه به خون خواهی او برخواهند خواست و اگر اندیشه وهابیت تاب این صبوری را نداشته است حتما خون او گریبان قاتلان را خواهد گرفت.
دانلود آلبوم عشق است:
برای دانلود بر روی نام آهنگها کلیک کرده و یا راست کلیک نمایید و گزینه save target as را بزنید.
۱: عشق است
۲: طعنه ناشنیده
۳: زیباست آزادی
۴: ای عشق
۵: پیرم اما..
۶: تلخ وشیرین
۷: عطر حضور شما
۸: ابرو آفتاب
۱۰: شیوه ما
۱۲: ماه من
۱۳: دلم خوش است
۱۴: نامهربانی
برای دانلود آلبوم دوستت دارم روی همین لینک کلیک کنید.
برای دانلود آلبوم بوی شرجی روی همین لینک کلیک کنید.
برای دانلود البوم هوای حوا بر روی همین لینک کلیک کنید.
برای دانلود آلبوم ماندگار روی همین لینک کلیک کنید.
راستی از دوستان عزیز اگر کسی خبر موثقی از چگونگی شهادت این استاد دارند جهت آگاهی خودم و بقیه ممنون می شم که نظراتشون برام بذارن.
عصر ایران - سیاوش و سیروس شاملو با ارسال نمابری به خانه شاملو خواستار حضور آیدا شاملو (ریتا آتانث سرکیسیان) در دفتر نظارت بر آثار شاملو شدند.
به گزارش عصر ایران (asriran.com)، پسران احمد شاملو در این نمابر که تصویر آن روی وبلاگ دفتر نظارت بر آثار شاملو گذاشته شده است، آیدا را برای حضور در جلسه ای به تاریخ سوم آذرماه به محل دفتر مذکور فراخواندند.
بنابراین گزارش، آیدا به دلیل کسالت در این جلسه شرکت نکرده و فرزندان شاملو را برای حل و فصل مسائل مربوط به "ماترک" شاعر برای جمعه آینده (دهم آذرماه) به خانه شاملو دعوت کرده است.
این گزارش می افزاید: با وجود نظر آیدا مبنی بر دست نخورده ماندن ترکیب خانه شاملو و تبدیل آن به موزه شاعر ملی ایران، سال گذشته فرزند ارشد شاعر (سیاوش) با استخدام سه کارشناس حقوقی، ماترک شاعر از جمله کتابخانه، دست خط های شاعر و اثاثیه منزل وی را قیمت گذاری کرد تا با پرداخت سهم همسر شاعر (آیدا) این اموال را تصاحب کند.
پیش از این قیمت گذاری نیز بارها آیدا از سوی فرزند ارشد احمد شاملو که وکالت دو فرزند دیگر مقیم انگلیس (سامان و ساقی) را برعهده دارد برای تعیین تکلیف "یادگارهای شاملو" احضار شده است.
بنابراین گزارش سیاوش شاملو از سوی محلی که آن را دفتر نظارت بر آثار شاملو نامیده است در سال های اخیر به بسیاری از کسانی که زمینه فعالیت خود را روی زندگی و شعر شاملو متمرکز کرده اند معترض شده است. تا جایی که طراحی از چهره شاملو و انتشار آن را نیز منوط به کسب اجازه از این دفتر می داند.
این گزارش می افزاید: سیروس شاملو (فرزند دوم شاعر) نیز که تا پیش از این، همکاری با دفتر مذکور را مانند بسیاری از فعالان ادب و هنر تحریم کرده بود اخیرا با برادر خود به توافقاتی دست پیدا کرده و موضع گیری های پیشین خود علیه آیدا و نزدیکان دیگر شاملو را به اتفاق سیاوش شاملو پی گرفته است.
این در حالی است که وی پیش از این در وبلاگ خود به آدرس http://sirus-shamlu-bahsha.blogfa.com نوشته بود: «شخص کم سوادی که خودش را کل خانواده شاملو به حساب می آورد در آن دفتر کیسه باز کرده و به جان این و آن می افتد.»
وی در نوشته های توهین آمیز این وبلاگ، پدرش را انسانی دمدمی مزاج معرفی کرده و نوشته است: « این که شاملو هرگز به سانسور تاسی نکرد و همواره به بیعدالتی گفت نه، مفتترین دروغ جهان معاصر است... شاملو انسانی دو شخصیته و مالیخولیائی بود... او آدمی به شدت ترسو و وحشت زده و چاپلوس بود... هم بر درگاه کوه در جستجوی فروغ میگشت و هم معتقد بود (...) فروغ ... .»
سیروس شاملو نه تنها چنین ادعای غیر مستندی را درباره نظر پدرش که زیباترین مرثیه را برای فروغ فرخزاد سروده، مطرح کرده بلکه با وجود این که شاملو از صمد بهرنگی به عنوان «چهرهی حیرتانگیز تعهد» نام برده است، مدعی شده است که: « واقعیت آن است که احمد شاملو همیشه و در خفا صمد بهرنگی را بنجل نویس درجه دهم می دانست و از این که او به عنوان نویسنده با استعداد مشهور شده است تأسف می خورد. معمای بزرگ آن است که شاملو علیرغم میل باطنی اش به فرآخور بازار ِ روز چیزهایی به زبان می آورد که هرگز به آن اعتقادی نداشت اما موقعیت اجتماعی او را تضمین می کرد و این اصیل ترین مرام یک انسان سیاسی و مردم شناس است! روحش شاد! افسار توده ها را خوش به دست گرفته بود!»
همچنین بر خلاف سخن شاعر که خود می گوید: « ما همه تحت تأثیر همدیگر هستیم. اگر غیر از این باشد، از هیچکس هیچچیز نیاموختهایم. من تحت تأثیر همهام، همچنانکه خیلیها تحت تأثیر مناند. من جمعیتی کثیرم.»، وی می نویسد: «شاملو به بسیاری از کسان در صحنه سیاست و ادب و گسترهی جهانی اعتقاد نداشت، از جمله: فردریک نیچه، لوئیس بونوئل، لوئی آرمسترانگ، نلسون ماندلا، فیدل کاسترو، مائوتسهتونگ، تارکوفسکی، کشلوفسکی، آندره مارلو، مارتین هایدگر، سورن کیرکگارد، هربرت مارکوز، ساموئل بکت، سیمون دوبوار و ... و در حوزه داخلی: احمد گلشیری، بهرام بیضایی، مهرجویی، براهنی، خانلری، دولت آبادی، آل احمد، بهآذین، نویسندگان مونث که به نظر او قاچاقی در جمع بودند و ... .»
وی درباره فرهنگنامه شاملو (کتاب کوچه) نیز نوشته است: «این که کوچه میتواند فرهنگ و زبان بسازد حرف بیربط صد سال قبل است.»
در این وبلاگ مطالب اهانت باری نیز در مورد آیدا شاملو نوشته شده و موضوع تفاهم وی با شاعر به چالش کشیده است.
گفتنی است هر چهار فرزند احمد شاملو از همسر اول وی (اشرف اسلامیه) می باشند.
فناوری اطلاعات چهره جهان ما را تغییر داده است، در جهان امروز حتی لحظهای را نمیتوان بدون استفاده از جلوهای از آیتی به سر برد.
اما همین فناوری وقتی به علت خطای انسانی، نقصهایی داشته باشد، میتواند به فاجعه منجر شود. در این پست ۱۰ مورد از این حوادث مخاطرهآمیز را لیست میکنم:
۱- سال ۱۹۸۳- سیستم اخطار پیشهنگام روسها نزدیک بود باعث جنگ جهانی سوم شود: در آثار علمی-تخیلی زیادی صحبت ازخطاهای تصادفی کامپیوترها شده که منجر به فاجعههای انسانی میشوند. به علت سری بودن این مسائل نظامی، کمتر این گونه حوادث فاش شدهاند.
اما یکی از این خطاها مه فاش شده است: در سال ۱۹۸۳ یک باگ نرم افزاری در سیستم هشداردهنده روسها رخ داد. سیستم هشدار میداد که پنج موشک بالستیک به سمت روسیه شلیک شدهاند. تنها نیروی غریزه یک افسر روس به نام استانیسلاو پتروف باعث شد که روسیه جواب متقابل ندهد و یک جنگ اتمی شروع نشود. تنها استدلال پتروف این بود که آمریکاییها در صورت یک حمله واقعی از تعداد بیشتری موشک استفاده میکنند!
۲- سال ۱۹۹۰ - مشکلی در شرکت ارتباطی AT&T، باعث مشکل در ارتباط تلفنی خدود ۷۵ میلیون نفر شد: ابتدا مشکل به وجود آمده به گردن هکرها انداخته شد ولی بعد معلوم شد که مشکل در یکی از ۱۱۴ مرکز سوئیچ شرکت، باعث این حادثه شده است. در هنگام ارتقای نرمافزاری تنها در یک خط کدنویسی خطایی رخ داده بود.
۳- سال ۱۹۹۶ - انفجار آریان ۵: در سال ۱۹۹۶ راکت حاوی ماهواره آریان ۵ لحظاتی بعد از پرتاب منفجر شد. آژانس فضایی اروپا برای طراحی و ساخت این موشک، ۸ میلیارد دلار خرج کرده بود. به علاوه موشک یک ماهواره ۵۰۰ میلیون دلاری را حمل میکرد که دانشمندان قصد داشتند به کمک آن تأثیر بادهای خورشیدی را بر میدان مغناطیسی زمین بررسی کنند.اما چرا موشک منفجر شد؟ هنگامی که کامپیوتر موشک میخواست اطلاعات مربوط به سرعت جانبی موشک را از یک فرمت ۶۴ بیتی به یک فرمت ۱۶ بیتی تبدیل کند، دچار مشکل و سرریز اطلاعات شد. موشک یک کامپیوتر رزرو هم داشت. اما این کامپیوتر هم چند میلیثانیه دیگر دچار مشکل مشابه شد، چون کامپیوتر دوم دقیقا از همان نرمافزار کامپیوتر اول استفاده میکرد!
|
۴- سال ۲۰۰۶ - ایرباس A۳۸۰ به خاطر نرمافزار ناسازگار دچار مشکل شد: نرمافزاری به نام CATIA که برای طراحی و مونتاژ هواپیما به کار میرود باعث این مشکل شد. شرکتهای آلمانی و فرانسوی که قطعات مختلف هواپیما را میساختند از دو نسخه متفاوت این نرمافزار استفاده میکردند و همین عدم تطابق و سازگاری باعث مشکل در هواپیماهای ایرباس A۳۸۰ میشد.
مشکل سرانجام شناسایی و برطرف شد ولی ضرر و زیان ناشی از ان را نمی توان تخمین زد. این مشکل پروژه ایرباس را یک سال و حتی بیشتر با تأخیر مواجه کرد.
۵- سال ۱۹۹۸ - فضاپیماهای مریخنورد: دو فضاپیما راهی مریخ شدند. یکی قرار بود در مدار مریخ بچرخد و دیگری در یکی از قطبهای مریخ بنشیند. هدف از پرتاب این فضاپیماها این بود که ، آب و هوا و میزان دیاکسید کربن جو مریخ و همچنین وجود آب در این سیاره بررسی شود.
اما سیستم راهبری این فضاپیماها دچار مشکل شد. مشکل این بود که یکی از پیمانکارهای ناسا که در ساخت سیستم راهبری سهیم بود، از سیستم اندازهگیری متریک استفاده نمیکرد! یک سفر ۱۸۶ روزه که ۱۲۵ میلیون دلار برای آن خرج شده بود، به فاجعه منتهی شد و فضاپیمای مدارگرد گم شد!
۶- مشکل آژانس حمایت از کودکان: آژانس حمایت از کودکان: مشکل در نرمافزارهای این کامپیوتر باعث شد، پرداختهایی بیش از اندازه به ۱.۹ میلیون نفر و پرداختهایی کمتر به ۸۰۰ هزار نفر انجام شود.
۷- باگ ملینیوم یا مشکل سال ۲۰۰۰: به احتمال زیاد درباره این مشکل خواندهاید و شنیدهاید. طراحان نرمافزارها هنگام ثبت تاریخ تنها دو رقم سمت چپ را در نظر میگرفتند، در نتیجه قوتی سیستمهای کامپیوتری وارد سال ۲۰۰۰ میشدند، ناخواسته با مشکل مواجه می شدندو هزینه زیادی برای رفع این مشکل انجام شد، تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلار!
۸- سال ۲۰۰۶ - وقتی لپتاپهای آتش میگرفتند: موضوع وقتی شروع شد که در یک شوی تجاری در ژاپن یکی از لپتاپهای Dell ، آتش گرفت. البته موضوه منحصر به لپتاپ های دل نبود و شایعاتی در مورد آتش گرفتن لپِتاپهای شرکتهای دیگر هم وجود داشت ولی از بدشانسی دل، محترق شدن لپتاپش در مقابل دیدههای عموم مردم اتفاق افتاده بود.
مشکل پیدا شد. اشکال در قسمت باطری و پاور لپتاپ بود. دل مجبور شد باطری ۴.۱ میلیون لپتاپ را تعویض کند. رئیس شرکت دل، مایکل دل تقصیر را به گردن باطریهای تولید شده سونی برای این شکرت انداخت.
اما موضوع، به لپتاپهای دل محدود نشد، اپل هم با آیپاد و Macbook و رایانههای شخصی خود مشکل پیدا کرد. شرکت سونی درگیر برنامه تعویض باطری شد و بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار زیان دید.
۹- زیمنس و مشکل سیستم صدور گذرنامه: تابستان سال ۹۹ نیممیلیون شهروند بریتانیایی در گرفتن گذرنامه دچار مشکل شدند. قوانین عوض شده بود و آنها مجبور شده بودند قبل از رفتن به تعطیلات برای اطفال کمتر از ۱۶ سال خود هم گذرنامه بگیرند. در همین زمان اداره گذرنامه سیستم کامپیوتریاش را به سیستم کنترلنشده زیمنس تغییر داده بود.
نتیجه این عدم هماهنگی این شد که صدها انگلیسی تعطیلات خود را از دست دادند و اداره گذرنامه مجبور شد مبالغ زیادی برای پرداخت غرامت و همچنین اضافهکاری کارکنان پربداخت کند.
شاید اینها به نظر بعضی ها کاریکاتور باشه اما حقیقتا چنین وضعی توی جامعه ما هست توی بعضی از شهرها بیشتر و بعضی شهر ها کمتر اما متاسفانه تمامی این مصادیق توی جامعمون هست.
شاید دخترخانمها بیشتر این مسائل را لمس کرده باشند و براشون دردناک باشه و از همش دردناک تر اینه که گاهی قشر خاصی از خود خانمها چنان طرز فکر بدوی دارند که اگر فرضا چندتا دختر توی مترو یا اتوبوس بخندند اونارو با دید تحقیر و سرزنش نگاه می کنند. به عکسها با دقت نگاه کنید همه چیز گویاست.
در ضمن از کاریکاتوریست هنرمند هم تشکر می کنم که با دید مو شکافانه مسئله را نگاه کردند.
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر.
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه مـیفکن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . . .»
نازلی سخن نگفت؛
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . .
«ـ نازلی! سخن بگو!
مرغ سکوت، جوجة مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته ست!»
نازلی سخن نگفت؛
چو خورشید
از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت . . .
نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود
یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت . . .
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود
گل داد و
مژده داد: «زمستان شکست!»
و
رفت . . .
(احمد شاملو)
مهمترین سوالات ایرانی
امروز توی اداره با همکارام راجع به مشکلات جامعمون بحث می کردیم از حق کشی و حق خوری و زیر آب زنی و خاله زنک بازی گرفته.... تا سهمیه بندی سوخت و مسئله پزشک خانواده که توی امریکا با شکست مواجه شده و حالا توی ایران می خوان امتحانش کنن!(چون ما از اونا خیلی بیشتر بلدیم ) تا...................................... و اتفاقا همین امروز این مطلب را امروز گروه مارشال واسم ایمیل کرده بود چون دیدم جالبه و بی ربط هم نیست می ذارم اینجا تا شاید به این وسیله یک تلنگری برای هممون باشه که به خودمون بیاییم و دست از زندگی مردم برداریم. خیلی وقتا بدون اینکه خودمون متوجه باشیم وارد مسائلی میشیم که اگه نشیم بهتره(رفتم بالا منبر)
۱)اجتماعی:
کی عاشق کی شده؟
کی مراسم می گیرن؟
مهریهاش چقدر بود؟
جهیزیه اش چیا بود؟
آیا حامله است؟
چی زائیده؟
2) هنری:
کی با کی نسبت داره؟
کی چقدر می گیره؟
کی قراره با کی ازدواج کنه؟
کی با کی به هم زده؟
کی کجا رقصیده؟
3) اداری:
کی چقدر می گیره
کی قراره مدیر بشه؟
کی با مدیر نسبت داره؟
کی با مدیر به هم زده؟
کی قراره ازدواج کنه ؟
۴) مراسم عروسی
کی چی پوشیده؟
کی چی خریده؟
کی چی مالیده
کی با چی آمده؟
کی بخاطر کی نیومده؟
۵)بعد از مراسم:
کی چی پوشیده بود؟
کی چی آورده بود؟
کی چرا نیومده بود؟
کی بدون دعوت آمده بود؟
کی بود که چیز مناسبی نپوشیده بود؟!
۶) ترکیبی:
کی، کجا و با کی نسبت داشت که حالا داره چقدر می گیره؟
کی عاشق کی بود که حالا چرا بره با یه، کی دیگه ازدواج کنه؟
کی از کجا آورد که تونسته چی بخره؟
کی با کی به هم زده که با کی خوب شده؟
کی با کی کجا رقصیده بودن که چرا چیز مناسبی نپوشیده بودن؟
قضاوت با شما!!!